استفاده از سیستمهای کامپیوتری و خدمات مبتی بر وب روز به روز در زندگی ما بیشتر میشود و به همین دلیل سادگی و کاربردپذیری نقش مهمی در گسترش سیستم خواهد داشت. آیا سیستم ارزش مورد انتظار را برای کاربر ایجاد میکند؟ کار با سیستم ساده و لذت بخش است؟ اینها سوالاتی است که باید به آنها توجه کرد.
تجربه کاربری چیست؟
تجربه کاربری (User Experience) چگونگی احساس یک فرد در ارتباط با یک سیستم که می تواند یک وب سایت یا نرم افزار و یا به طور کلی سیستمی که شامل تعامل انسان و رایانه (HCI) باشد گفته میشود.
از آن جایی که تجربه کاربری درارتبط با ادراکهای فردی در رابطه با سیستم است، یک مفهوم پویا است که به طور مداوم در طول زمان با توجه به تغییرات در شرایط (کاربر یا سیستم) تغییر میکند.
چرا تجربه کاربری اهمیت دارد؟
قبل از توجه به تجربه کاربری و طراحی کاربر محور، طراحی ها بر پایه دو چیز انجام میشد: آنچه سازدگان فکر میکردند درست است و آنچه مشتری می خواهد ببیند. اما با رایج شدن خدمات مبتی بر وب، فراگیری هرچه بیشتر تکنولوژی در زندگی انسان ها و پیچیدگی بیشتر سیستمهای نرم افزاری نیاز به افزایش کارایی به کمک تمرکز بر تجربه کاربری اهمیت بیشتری پیدا کرد. نمونههای بسیاری از استارتاپ هایی که با توجه به تجربه کاربری توانستند به سرعت در بین مردم رایج شوند وجود دارد اگر به تلفن هوشمند خود نگاهی داشته باشید حتما نرم افزارهایی مانند Viber و WhatsApp را مشاهده میکنید.
مواردی که باید درباره طراحی تجربه کاربری بدانید!
یک روش کلی برای بهبود تجربه کاربری وجود ندارد
بدیل متفاوت بودن انسان ها نمیتوان یک طراحی را برای همه به کاربرد و انتظار داشت تا حداکثر کارایی را ارئه دهد، هر سازمانی باید با توجه به مشتریان خود نسبت به طراحی اقدام کند تا حداکثر کارایی را به دست آورد. حتی کپی طراحی تجربه کاربری برای دوسایت مشابه نیز کار صحیحی نمیباشد چرا که کاربران این دو سایت (احتمالا) متفاوت میباشند و همین موضوع میتواند باعث عدم کارایی طراحی شود.
قابل ارزیابی با معیارهای سنتی نیست
شما نمی توانید اثربخشی طراحی تجربه کاربری را تنها بر اساس آماری مانند بازدید و نرخ تبدیل مشخص نمایید. برای مثال ما نمیتوانیم نرم افزاری نصب کنیم و آن به ما میزان اثربخشی تجربه کاربری را نشان دهد! شاید بهترین کار این باشد که از کاربران سوال کنیم.
کاربردپزی با تجربه کاربری یکسان نیست
برخی تصور میکنند که کاربردپزی و تجربه کاربری یکسان هستند ولی زمینه این دو با هم متفاوت است، تجربه کاربری به چگونگی احساس کاربر در زمان کار با سیستم توجه میکند ولی کاربردپزی تنها به کاربرپسندی و کارایی رابط کاربری توجه دارد.
کاربردپزی بخش بزرگی از تجربه کاربری است و نقش مهمی در تجربه موثر کاربر ایفا می کند، اما موارد دیگری مانند عوامل انسانی، روانشناسی، معماری اطلاعات و اصول طراحی کاربر محور که تجربه کاربری به آنها توجه میکند نیر نقش عمده میتواند ایفا کند.
عناصر طراحی تجربه کاربری
تجربه کاربری از عناصر گوناگونی تشکیل میشود که همگی حول محور کاربر در گردش هستند. در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
طراحی بصری
طراحی بصری معمولا به عنوان طراحی گرافیکی شناخته می شود و نشان دهنده زیبایی شناسی و یا نگاه و احساس نسب به رابط کاربری سیستم از نظر کاربر است. هدف از طراحی بصری این است که استفاده از عناصر بصری مانند رنگ ها، تصاویر و علامتها برای انتقال یک پیام به مخاطب به بهترین نحوه صورت گیرد.
معماری اطلاعات
معماری اطلاعات علم و هنر ساختار و سازماندهی اطلاعات در محصولات و خدمات جهت حمایت از کاربردپزی و یافتپذیری است. مهمترین بخش در معماری اطلاعات یافتپذیری بودن اطلاعات است، کاربر باید بتوانید به راحتی اطلاعات مورد نیار خود را بدست اورد. برای نمونه انتخاب برچسبهای مناسب برای دکمههای وبسایت و یا انتخاب متونی که در زمان انجام یک فرایندی به کاربر نمایش داده میشود جزئی از عملیات طراحی معماری اطلاعات میباشد.
طراحی تعامل
عوامل کلیدی بسیاری برای درک طراحی تعامل وجود دارد با این وجود تمرکز اصلی طراحی تعامل بر رفتار است. طراحی تعامل به جلب رضایت نیازها و خواستههای اکثریت کاربران محصول متمرکز میشود. برای مثال افزودن قابلیت Undo در نرم افزار فتوشاپ به علت اینکه در برخی از موارد کاربران به علت تغییر فکر خود نیاز پیدا میکنند به عملیات را به عقب بازگشت دهند.
کاربردپذیری
کاربردپذیری به میزانی که یک محصول می تواند توسط کاربران مشخص خود برای رسیدن به اهداف مشخص شده با اثربخشی، کارایی و رضایت استفاده شود گفته میشود. کاربردپذیری برای تمامی ابزاری که مورد استفاده انسان قرار میگیرد تعریف میشود چه آن دستگاه دیجیتال باشد و چه غیر دیجیتال. بنابراین کاربردپذیری یک زیر مجموعه از تجربه کاربریست اما تمام آن نیست.
تعامل انسان و رایانه
تعامل انسان و رایانه عامل اصلی طراحی تجربه کاربری می باشد و دلیل آن تاکید بر کارایی انسانی به جای صرفا کاربردپذیری است. درک بهره عاطفی کاربر نقش کلیدی در تجربه کاربری ایفا می کند. گام اول در طراحی تجربه کاربری تعیین دلیل استفاده از سیستم است و سپس تجربه کاربری می تواند بر این اساس طراحی شود.
تکنیکهای طراحی تجربه کاربری
از تکنیک ها و روشهای گوناگونی جهت بهبود تجربه کاربری استفاده میشود که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
نظرسنجی از کاربر
طراحان UX می تواند با کاربران موجود و بالقوه از طریق مصاحبه مستقیم و یا فرمهای نظر سنجی ارتباط برقرار کنند و از این طریق به بینشای جهت طراحی موثرتر به دست آورند. از آنجا که تجربه کاربری امری ذهنی است بهترین راه جهت به دست آوردن اطلاعات تعامل با کاربران است.
آزمایش A/B
طراحان UX جهت آزمایش طراحیهای خود و مشخص کردن اثربخشی آنها میتوانند از آزمایش A/B استفاده کنند. در این آزمایش کاربران به دو بخش تقسیم میشوند (معمولا به صورت تصادفی کاربران در گروه ها قرار میگیرند) و هر یک از طراحیها برای یک گروه نمایش داده میشود و از ابزارهایی که برای این آزمایش وجود دارد نتیجه مشخص میشود.
وایرفریم یا نمونه سازی
عملیات نمونه سازی یا Wireframe در طراحی برای معین کردن بخش های مختلف استفاده می شود تا مشخص شود که صفحه ها و عناصر باید چگونه و با چه هدفی در طراحی بکار برود. هدف اصلی این کار بهتر مشخص شدن اولویتهای محتوا و رفتارهای مربوط به آن در صفحه است.
جریان کاربری
در طراحی جریان کاربری فرایندگی که توسط کاربر جهت انجام عاملیات گوناگون در سایت انجام میشود مدل میشود با این طراحی میتوان دید بهتری نسبت به سیستم داشت و در جهت کوتاه کردن مسیر رسیدن به هدف کاربر گام برداشت.
نتیجه
طراحی تجربه کاربر فرایندی کاربر محور است و نمی تواند بدون کاربران وجود داشته باشد. طراحی تجربه کاربری می تواند به شما در جهت رسیدن به اهداف کمک کند. حتی بهترین طرحهای بهترین طراحان هم تا زمانی که توسط کاربران واقعی مورد آزمایش قرار نگیرد تنها مفروضات است!
1 Comments
مطلب مفیدی بود
Comments are closed.